همشهری آنلاین - حمیدرضا رسولی: بازارچههای سنتی و محلی که در چهار گوشه شهر روزهای نسبتاً آرامی را سپری میکنند تا روزگار نه چندان دور بخشی از هویت تهران بودند. از بازار قوامالدوله در میدان شاپور گرفته تا بازار مولوی و بازارهای مشهور عودلاجان و بینالحرمین و... تاریخچههای جذابی دارند و به همین خاطر با گذشت دهه طولانی هنوز پابرجا ماندهاند و نام آنها در گرد و غبار برخاسته از شلوغی این روزهای پایتخت محو نشده است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
قبل از شکلگیری بازار مولوی و استقرار مغازههای پارچهفروشی در محدوده چهارراه مولوی، بسیاری از پارچهفروشهای تهران در حوالی میدان شاپور سابق و وحدت اسلامی فعلی فعالیت میکردند. بعد از تأسیس کارخانههای نساجی بود که کرکره مغازههای پارچهفروشی یکی پس از دیگری در حوالی میدان شاپور بالا رفت و پوشیدن کت و شلوار و استفاده از تنپوشهای پارچهای آرام آرام بین پایتخت نشینها رایج شد. کارخانه چیت ری، یکی از نخستین کارخانههای نساجی بود که در دوره پهلوی اول تاسیس شد و همانطور که از نامش پیداست پارچههایی از جنس چیت و کدریهای نخی تولید میکرد. محصولات این کارخانه مورد استقبال زنان خانهدار تهرانی قرار گرفت چون این نوع پارچه برای دوخت لباسهای خانگی مناسب بود. کارخانه چیت ری، پارچه فاخر تولید نمیکرد اما محصولاتش مورد استفاده عموم مردم قرار میگرفت و به قول معروف کار راهانداز بود.
تولد کارخانه مقدم
استقبال زنان تهرانی از محصولات کارخانه چیت ری و داغ شدن بازار لباسهای پارچهای در دوره پهلوی اول، برخی سرمایه دارهای تهرانی را برای راهاندازی کارخانه نساجی با هدف تولید پارچههای مخصوص آقایان به صرافت انداخت. کارخانه مقدم با همین هدف و در سال 1337 توسط حاج میرزا عبدالله مقدم، تاجر خوشنام قزوینی در نظرآباد و حوالی شهرستان ساوجبلاغ تأسیس شد. کارخانه نساجی مقدم پارچههای فاستونی تولید میکرد و محصول آنها در پارچهفروشیهای اطراف میدان شاهپور در دسترس مردم قرار میگرفت. محصول اصلی این کارخانه که به پارچه مقدم معروف شده بود خیلی زود به شهرت رسید و مردان تهرانی برای دوخت کت و شلوار فقط از پارچه مقدم که کیفیت مطلوبی داشت استفاده میکردند. جالب اینکه نظرآباد تا آن موقع روستایی کم امکانات در حاشیه کرج بود اما به خاطر راهاندازی کارخانه نساجی مقدم رو به آبادانی رفت و بعدها بهعنوان نظرآباد مقدم شناخته شد.
صف خرید پارچه
حاج میرزا عبدالله مقدم بعد از مدت زمان نسبتاً کوتاهی، کارخانه دیگری به نام «ممتاز» در جاده تهران – شهرری تأسیس کرد. در آن سالها بنا بود سران ارتش در فصل زمستان پالتوهای مخصوص بپوشند و این لباسها با پارچههای کارخانه ممتاز تولید میشد. محصولات کارخانههای مقدم و ممتاز به حدی مرغوب بود که مردم برای خرید آنها باید کوپن تهیه میکردند و در صف خرید پارچه میایستادند. در آن سالها در کنار توزیع کوپن کالاهای اساسی، کوپن قماش هم به مردم میدادند. تهرانیها بعد از تهیه کوپن قماش به دفتر کارخانههای مقدم و ممتاز در میدان راهآهن و ابتدای خیابان کارگر میرفتند و ساعتها در صف میایستادند تا چندمتر پارچه بخرند.کسی که بانی راه اندازی راسته پارچهفروشها در تهران بود به واسطه ناتوانی در بازپرداختهای وامهای سنگینی که از دولت گرفته بود ورشکست شد و این گونه بود که بانک ملی کارخانههای نساجی حاج عبدالله مقدم را تصاحب کرد.
رونق لباسهای دست دوم
کمیاب شدن محصولات کارخانههای نساجی و بالا رفتن قیمت پارچه برای تهران نشینها که تازه به پوشیدن کت و شلوار عادت کرده بودند به یک معضل تبدیل شد و در همین گیرودار واردت لباسهای دست دوم از بیروت به تهران رونق گرفت. داستان از این قرار است که یک عدهای لباسهای کارکرده را از بیروت به تهران میآوردند و در دهانه بازارچه قوامالدوله حراج میکردند. البته سوغات دلالهای لباس برای مردم تهران چیزی بیماری و گرفتاری نبود. بیشتر کسانی که لباسهای دوست دوم بیروتی را میخریدند دچار بیماریهای پوستی میشدند و کارشان به بیمارستان رازی میکشید. در آن سالها به محدوده ابتدای بازارچه قوامالدوله که جایی برای فروش لباسهای بیروتی بود بازار بیروتیها میگفتند.
نظر شما